در زندگی بارون نباش که فکر کنند با منت خودتو به شیشه می کوبی ابر باش تا منتظرت باشن که بباری

 روز اول خیلی اتفاقی دیدمت...روز دوم الکی الکی چشمهام به چشمت افتاد...هفته بعد دزدکی بهت نگاه کردم...ماه بعد شانسی به دلم نشستی وحالا سالهاست یواشکی دوست دارم

 می خوام بگم از این زندگیم خسته شدم اما چون معنیه زندگیم با تو کامل شده بازم صبر می کنم...

 ادبیات عشق :

جذاب ترین کلمه : آشنائی

متین ترین کلمه : دوستی

آرام بخش ترین کلمه : محیت

پاک ترین کلمه : وجدان

تلخ ترین کلمه : تنهائی

زشت ترین کلمه : خیانت

سخت ترین کلمه جدائی

و زیباترین کلمه : تو . . .

به سه دوست صمیمی میگم که تحویلت نگیرن !

غم ...و حسرت.... و نتهائی . . ..............................

 امروز مرا بخوان که فردا دیر است / این خواب عجیب ما چه بی تعبیر است

فردا که ببینمت دگر عشقی نیست / فردا دل من از آشنائی سیر است . . .

ای کاش دلم اسیر و بیمار نبود / دربند نگاه او گرفتار نبود

من عاشق و او ز عشق من بی خبر است / ای کاش دل و دلبر و دلدار نبود . . .

نه یادم میکنی نه میروی یاد / به نیکی باد یادت ای پریزاد

مرا کردی تو ای دوست فراموش / فراموشی ست رسم آدمیزاد . . .

هنوزم انتظار و انتظار است / هنوزم دل بی تو بی قرار است

هنوز خواب میبینم به شب ها / همان مردی که بر اسبی سوار است

همان مردی که جمعه آید روزی / همان مردی که پایان انتظار است . . .

عشق یعنی با غم الفت داشتن / سوختن با درد نسبت داشتن

عشق در یک جمله یعنی انتظار / انتظار روز رجعت داشتن . . .

گفت بنویس میمانم ، نوشتم میروم ، این غلط املائی مرا ویران کرد

و حالا باید روزی 100 مرتبه از روی تنهائی بنویسم . . .

گفتم که خدا مرادی بفرست / طوفان زده ام راه نجاتی بفرست

فرمود که با زمزمه یا مهدی / نذر گل نرگس ، صلواتی بفرست . . .

عشق اگر عشق تو و عاشق اگر من باشم

آنچه هرگز نرسد ، روز جدائی باشد . . .

بی دل و خسته در این شهرم و دلداری نیست

غم دل با که توان گفت که دلداری نیست

رو مداوای خود کن ای دل از جای دگر

کندر این شهر طبیب دل بیماری نیست . . .

 دلم پره..از ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,تو

 داشتم فکر میکردم...مثل همیـــــــــــــــــشه به تو..

خبر بهم رسید که تو تصادف کردی و چیزی نمونده بری تو کما...و اینکه خبری برام داری...

خوشحال بودم تا دم مرگ به فکرمی اما...

خبرت این بود که به ملاقاتت نیام چون دیدن کسانی که دوستشان نداری تو را وارد کما می کند.........

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تعداد نفراتی که بخت رو بهشان کرده زیاد است...بزار خوش باشند...بخت ما را از یاد برده...پشتش را دیده ایم...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بین من و بخت در نگاه اول چند سانت فاصله ست اما...هیچکس دیوار شیشه ای را نمی بیند که سد راهم شده...

 تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست...

                                                                 ما تجربه کردیم کسی یـــار کسی نیست...

 چترت را در ایستگاهی از مه فراموش کن...

خیس و خسته به خانه بیا...

اغوشم در انتظارت تب کرده...

                                                   من,تو.......................................مقصر ویرگول است...

        عکستو به جای ساعت دیواریه شکستم زدم رو دیوار.. از اون به بعد شدی تموم لحظه هام...........